شاعرانه

شعرهای مامان بزرگ گلم

شاعرانه

شعرهای مامان بزرگ گلم

بیدار باش ازمرگ

                          1/11/89

عاقلا از مرگ تا بکی غافلی  تا بکی بر عیش دنیا مایلی

این بیابان جای خواب ناز نیست  ایمن از صیاد و تیرانداز نیست

جای شیران است این جا جای هر بیگانه نیست

این دم شیر است  این بازیچه طفلانه نیست

هر خشت که بینی در این کنگره، ایوان است

انگشت وزیران یا آنکه سر سلطان است

این سبزه که امروز تماشاگه  ماست

پس سبزه خاک ما تماشاگه کیست؟

چه دنیایی به یک ارزن نمی ارزد  به دنیا آمدن، بر زحمت رفتن نمی ارزد